۱۳۹۱ مهر ۸, شنبه

عجیب نیست که گریه کنم!
همینجوری که راه میرم انگار از گوشه و کنار خیابون سبز میشه،با دهن یکی میخنده با چشم یکی نگاه میکنه،با دستای یکی پول تاکسی رو حساب میکنه و حتی با صدای یکی آواز میخونه و حرف میزنه! 
 تو خیابون که هیچی! تو فیلم! باورت نمیشه رفته تو جلد نقش اول فیلمه داره اونجارو هم به میل خودش پیش میبره! بعد دیگه اون فیلم نیست! خاطره ست ،انگار یکی با دوربین راه افتاده بود دنبالتونو واز همه اش فیلم گرفته بود و بعدش یه فیلم دو ساعته شسته رفته تحویلت داده فقط یه ایراد داره انگار نمیتونه با گوش کسی بشنوه صداتو حالا تو هی دست و پا بزن! فیلمتون صامته.