۱۳۹۳ شهریور ۱, شنبه

وقتی حست نسبت به خودت انقدر بده  هیچ چیز درست کار نمیکنه و روابط ات با آدما به قول نامجو میشه پونز ته کفشت، توام لابد پونزی ته کفش بقیه... من وقتی اینجوری میشه دوست دارم توی یه خاک مرطوب( لابد چون الان هوا گرمه) چاله ای به اندازه خودم بکنم، و حسابی خسته بشم  بعد لخت شم برم به صورت توی اون چاله بخوابم  خاکه نرم باشه، جوری که بدنم روی خاک جا بندازه همینجوری که سردی داره از پیشونی ام وارد سرم میشه، همه فکرا و ...از عقب سرم بره بیرون.